كه تنها آن گاه «عُیون» و «قانون» را
با «اعتقاد» به «یاد» می آورند،
که با هم «درمی آویزند» و «می ستیزند»!
در نگاه آنان ،قانون «خیزی برای کمین» است،نه «دستاویزی برای تمکین»!
قانون تا آن جا «شنُفته» و «پذیرُفته» می شود،
که تنها «سودِ من» را تامین کند،نه «سودای دُشمن» را .
قانون در نگاه اینان،«زار» است و «ابزار».
جامعه آن گاه می تواند از «عادت» بگذرد و به «سعادت» برسد،
که «برترین عیار» و «بهترین معیار»،
برای همه «فرادستان» و «فرودستان»،
نه «آمونِ مقدّس»،که «قانونِ دادرس» باشد.
برچسب : نویسنده : m-attari بازدید : 115